---دید دیگر
برچسب:, :: :: نگارنده : Hani

 

آیا می دانید شیطان به رسول خدا (ص) گفت که طاقت دیدن و تحمل این شش خصلت امت پیامبر اکرم (ص) را ندارد؟

و آن شش خصلت عبارتند از :
1- هنگامیکه به هم می رسند سلام می کنند .
2- با هم مصافحه می کنند .(دست دادن و روبوسی)
3- برای هر کاری که می خواهند انجام دهند "إن شاء الله" می گویند .
4- از گناه استغفار می کنند .
5- تا نام حضرت محمد (ص) را می شنوند صلوات می فرستند .
6- ابتدای هرکاری بسم الله الرحمن الرحیم می گویند .

برچسب:, :: :: نگارنده : Hani


یک پژوهشگر انسان شناس، در آفریقا، به تعدادی از بچه های بومی یک بازی را پیشنهاد  کرد...
او سبدی از میوه را در نزدیکی یک درخت گذاشت و گفت: هر کسی که زودتر به آن 

 برسد آن میوه های خوشمزه را برنده می شود.

 هنگامی که فرمان دویدن داده شد ، آن بچه ها دستان یکدیگر را گرفتند و باهم دویده و در

 کنار درخت، خوشحال به دور آن سبد میوه نشستند. وقتی پژوهشگر علت این رفتار آنها را پرسید و گفت :

 درحالی که یک نفراز شما می توانست به تنهایی همه میوه ها را برنده شود چرا از هم

 جلو نزدید؟

  آنها گفتند: "اوبونتو" به این معنا که:

   

" چگونه یکی از ما می تونه خوشحال باشه، در حالی که دیگران ناراحت اند ؟ "

 

 

 
اوبونتو در فرهنگ " ژوسا " یعنی : من هستم، چون ما هستیم.

برچسب:, :: :: نگارنده : Hani

چه تلخ است روابطمان این روزها که چیزی نیست جز حسابگری...
 

مجلس عروسی یکی از بزرگان بود و ملا نصرالدین را نیز دعوت کرده بودند. وقتی میخواست وارد شود، در مقابل او دو درب وجود داشت با اعلانی بدین مضمون: از این درب عروس و داماد وارد می شوند و از درب دیگر دعوت شدگان. ملا از درب دعوت شدگان وارد شد. در آنجا هم دو درب وجود داشت و اعلانی دیگر : از این درب دعوت شدگانی وارد می شوند که هدیه آورده اند و از درب دیگر دعوت شدگانی که هدیه نیاورده اند. ملا طبعا از درب دو وارد شد. ناگهان خود را در کوچه دید، همان جایی که وارد شده بود.
این داستان حکایت زندگی ماست. کسانی را به زندگی مان دعوت می کنیم(رابطه هایی را آغاز می کنیم) اما وقتی متوجه می شویم از آنها چیزی عایدمان نمی شود ، رابطه را قطع و افراد را به حال خودشان رها می کنیم.
روابط عاطفی ما چیزی بیشتر از الگوی حاکم بر مناسبات تجاری و اقتصادی نیست.
عشق بر مبنای ترس و ضعف محاسبه گر است. اگر محبتی می کنیم توقع جبران داریم دوست داشتن های ما قید و شرط و تبصره دارد.حساب و کتاب دارد . اگر کسی را دوست داریم به خاطر این است که لیوان نیازمان پر شود .اگر رابطه ای سود آور نباشد آن را ادامه نمی دهیم.

 

چه ستمگر است انکه از جیبش به تو می بخشد،تا از قلب تو چیزی بگیرد.

سوسیالیسم : دو گاو دارید. یکی را نگه می دارید. دیگری را به همسایه خود می دهید.
 کمونیسم : دو گاو دارید.دولت هر دوی آن ها را می گیرد تا شما و همسایه تان را در شیرش شریک کند.
 فاشیسم : دو گاو دارید.شیر را به دولت می دهید. دولت آن را به شما میفروشد.
 کاپیتالیسم : دو گاو دارید.هر دوی آن ها را می دوشید.شیرها را به زمین می ریزید تا قیمت ها همچنان بالا بماند.
 نازیسم : دو گاو دارید.دولت به سوی شما تیراندازی می کندو هر دو گاو را می گیرد.
 آنارشیسم : دو گاو دارید.گاوها شما را می کشند و همدیگر را می دوشند.
 سادیسم : دو گاو دارید. به هر دوی آن ها تیر اندازی می کنید و خودتان را در میان ظرف شیر ها می اندازید.
 آپارتاید : دو گاو دارید. شیر گاو سیاه را به گاو سفید می دهید ولی گاو سفید را نمی دوشید.
 دولت مرفه : دو گاو دارید. آن ها را می دوشید و بعد شیرشان را به خودشان می دهید.
 بوروکراسی : دو گاو دارید.برای تهیه شناسنامه آن ها 17 فرم را در 3 نسخه پر می کنید ولی وقت ندارید شیر آنها را بدوشید.
 سازمان ملل : دو گاو دارید.فرانسه شما را از دوشیدن آن ها و آمریکا و انگلیس گاو ها را از شیر دادن به شما وتو می کنند.
 ایده آلیسم : دو گاو دارید، ازدواج می کنید. همسر شما آن ها را می دوشد.
 رئالیسم : دو گاو دارید. ازدواج می کنید. اما هنوز خودتان آن ها را می دوشید.
 متحجریسم : دو گاو دارید. زشت است گاو ماده را بدوشید.
 فمینیسم : دو گاو دارید.حق ندارید گاو ماده را بدوشید.
 پلورالیسم : دو گاو نر و ماده دارید هر کدام را بدوشید فرقی نمی کند.
 لیبرالیسم : دو گاو دارید. آن ها را نمی دوشید چون آزادیشان محدود می شود.
 دمکراسی مطلق : دو گاو دارید.از همسایه ها رأی می گیرید که آن ها را بدوشید یا نه....!
 سکولاریسم : دوگاو دارید پس نیازی به دين نیست.

 

شرمش بر شهوتش برتري دارد و دوستيش بر حسدش و گذشتش بر كينه اش ، جز سخن درست نگويد و جز لباس اقتصاد نپوشد ، با تواضع راه رود و در اطاعت پروردگارش خاضع باشد ، در همه احوال از خدا راضي است ، نيتش خالص است و اعمالش بي غش و نيرنگ بازي ، نگاهش عبرت است و سكوتش فكرت و سخنش حكمت ، خير خواه و بخشنده و برادر است ، در نهان و آشكار نصيحت كند ، از برادرش دوري نكند و غيبت ننمايد و با او مكر نورزد.

 

بر آنچه از دستش رفته افسوس نخورد و بر مصيبتي كه به او رسيده اندوهگين نشود ، توقع بيجا ندارد و هنگام سختي سست نشود ، در زمان خوشي مست نگردد ، بردباري را با دانش آميزد و عقل را با صبر ، تنبلي را از او دور بيني و نشاطش را پيوسته ، آرزويش نزديك و لغزشش كم است ، منتظر مرگ است و دلش خاشع ، به ياد خداست و نفسش قانع و جهلش زدوده و كارش آسان است ، براي گناهش غمگين است و شهوتش مرده و خشمش فرو خورده و خلقش نا آلوده ، همسايه اش از او آسوده است و بر سر خود پسندي نيست ، به آنچه برايش مقدر شده قانع است ، بردباريش متين و كارش محكم و تفكرش بسيار است.

 

با مردم در آميزد كه دانا شود و سكوت كند كه سالم ماند و بپرسد كه بفهمد و تجارت كند كه سود برد ، گوش دادنش به سخن خوب براي باليدن به ديگران نيست ( پست حساس را نپذيرد كه آن را وسيله گناه و زشت كاري سازد ) و سخن گفتنش براي زورگويي به ديگران نيست ، خودش از خويش در زحمت است و مردم از او در راحت ، خودش را براي آخرتش به زحمت افكنده و مردم را از شر و آزار خود راحت ساخته ، اگر بر او ستمي شود صبر كند تا خدا برايش انتقام گيرد ، دوريش از هركه دوري مي كند بغض و كناره گيري از آلودگي است و نزديكي اش به هر كه نزديك ميشود ملايمت و مهرباني است ، دوريش براي خود پسندي و بزرگ فروشي نيست و نزديكي اش براي فريب ونيرنگ نيست بلكه از پيشينيان اهل خير پيروي كند و خود پيشواي نيكان پس از خود باشد.

 

برداشت از وبلاگ "فقط خدا" دوست خوبم ف م.

 

مومن مي گويد و به كار مي بندد ، دانشمند است و دور انديش ، ناسزا نگويد و سبكي نكند و صله رحم كند ، بخشش كند بدون اسراف ، نيرنگ باز و حيله گر نيست ، پيگير عيب كسي نباشد و بر هيچكس ستم نكند، با مردم ملايمت دارد و ( براي قضاء و حوائج آنها ) در روي زمين كوشش مي كند ، ياور ناتوانست و دادرس بيچاره ، پرده اي را ندرد و رازي را آشكار نسازد ، گرفتاريش زياد و شكايتش اندك است.

اگر خوبي بيند به ياد آورد و اگر بدي بيند نهان كند ، عيب را بپوشد و غيب نگهدار باشد ( آبروي مردم را در نبودشان نگهدارد )، از خطا در گذرد و از لغزش چشم پوشي كند ، به نصيحتي آگاه نشود كه آنرا رها كند و هيچ كجروي را اصلاح نكرده نگذارد، امين است و باوفا و پرهيزكار و پاكدامن  و بي عيب و پسنديده ، نسبت به مردم عذر پذير است و از آنها به نيكي ياد مي كند و حسن ظن دارد و در نهان خود را ‌( و خود را به عيب ) متهم مي كند.

از روي فهم و دانش براي خدا دوست شود و با دورانديشي و تصميم براي خدا از مردم كناره گيرد ، شادماني نابخردش نسازد و خوشحالي بسيار عقلش را نبرد ، يادآور دانا باشد و معلم نادان ، كسي از او انتظار شر ندارد و از بلايش نترسد ( زيرا شر و بلا به كسي نرساند ) ، كار و كوشش هر كس را از خود خالص تر داند و نفس هر كس را از نفس خويش صالحتر شناسد ، عيب خود را مي داند و گرفتار غم خويش است ، جز به پروردگارش به چيزي اعتماد نكند ، براي خدا دوستي كند و در راه خدا جهاد نمايد تا از خوشنودي او پيروي كرده باشد ، خودش به خاطر خويش انتقام نگيرد ( بلكه انتقام را به خدا واگذارد ).

با فقرا بنشيند و با راستان راست باشد و اهل حق را ياري كند ، ياور خويشاوند است و پدر يتيم و شوهر بيوه زنان و مهربان به مستمندان ، در گرفتاري ها آرزوي او كشند و در سختي ها به او اميدوارند ، با نشاط است و خوشرو ، نه عيبجو و ترش رو ، محكم است و فرو خورنده خشم، خندان لب است و دقيق نظر و بسيار پرهيز ( ناداني نكند و در برابر ناداني ديگران بردباري ورزد ) بخل نكند و در برابر بخل ديگران صبر كند ، تعقل كند تا شرم ورزد و قناعت كند تا بي نياز گردد ...

 

 

برداشت از وبلاگ "فقط خدا" دوست خوبم ف م.

مومن همان انسان زیرك و باهوشی است كه شادیش بر چهره و اندوهش در دلش باشد ، فراخ دل تر از همه چیز و متواضعتر از همه كس است ، از هر نابودی گریزان و به سوی هر خوبی شتابانست ، كینه و حسد ندارد ، به مردم نمی پرد و دشنام نمی دهد ، عیبجو نیست و غیبت نمی كند ، گردن فرازی را نمی خواهد و شهرت را ناپسند شمرد ، اندوهش دراز و همتش بلند و خاموشیش بسیار است ، با وقار است و متذكر ، صابر است و شاكر ، از فقر خویش شادانست ، خوش خلق و نرم خوست ، با وفا و كم آزار است. 

 

اگر بخندد دهن ندرد و اگر خشم كند سبكسری نورزد ، خنده اش بر لبهاست و پرسشش برای دانستن و دوباره پرسیدنش برای فهمیدن ، دانشش بسیار و برباریش بزرگ و مهربانیش زیاد است ، بخل نورزد و شتاب نكند ، دلتنگی نكند و مستی ننماید ، در قضاوت خلاف حق نگوید و در علمش بیراه نرود ، از سنگ خارا محكمتر است و در كسب و كار از عسل شیرین تر ، نه حریص است و نه بی تاب و نه خشن و نه پر مدعی و نه متكلف و نه پر كنجكاو ( در امر دنیا ) ، نزاع كردنش نیكوست ، عادلست اگر خشم ورزد ، ملایمست اگر چیزی خواهد ، بی باك و پرده در و زور گو نیست ، دوستیش صمیمانه  و پیمانش محكم و در قرار داد باوفاست.

 

مهربان و بردبار و گمنام است ، از خدای عزوجل راضی و مخالف هوای نفس خویش است ، بزیر دستش درشتی نكند و در آنچه به او مربوط نیست وارد نشود ، یاور دین و حامی مومنین و پناه مسلمین است ، ستایش مردم از او گوشش را ندرد ( فریفته اش نسازد ) و طمع دلش را نخراشد ...


بر گرفته از سایت كانون گفتمان قرآن

 

برداشت از وبلاگ "فقط خدا" دوست خوبم ف م.

برچسب:, :: :: نگارنده : Hani

ما امروزه خانه های بزرگتر اما خانواده های کوچکتر داريم؛ راحتی بيشتر اما زمان کمتر

مدارک تحصيلی بالاتر اما درک عمومی پايين تر ؛ آگاهی بيشتر اما قدرت تشخيص کمتر داريم

متخصصان بيشتر اما مشکلات نيز بيشتر؛ داروهای بيشتر اما سلامتی کمتر؛

بدون ملاحظه ايام را میگذرانيم، خيلی کم می خنديم، خيلی تند رانندگی میکنيم، خيلی زود عصبانی می شويم، تا ديروقت بيدار می مانيم، خيلی خسته از خواب برمی خيزيم، خيلی کم مطالعه می کنيم، اغلب اوقات تلويزيون نگاه می کنيم و خيلی بندرت دعا می کنيم.

چندين برابر مايملک داريم اما ارزشهايمان کمتر شده است. خيلی زياد صحبت مي کنيم، به اندازه کافی دوست نمي داريم و خيلی زياد دروغ می گوييم.

زندگی ساختن را ياد گرفته ايم اما زندگی کردن را
نه؛ تنها به زندگی سالهای عمر را افزوده ايم و نه زندگی را به سالهای عمرمان...


ما ساختمانهای بلندتر داريم اما طبع کوتاه تر، بزرگراه های پهن تر اما ديدگاه های باريکتر؛

بيشتر خرج می کنيم اما کمتر داريم، بيشتر می خريم اما کمتر لذت می بريم؛

ما تا ماه رفته و برگشته ايم اما قادر نيستيم برای ملاقات همسايه جديدمان از يک سوی خيابان به آن سو برويم؛

فضای بيرون را فتح کرده ايم اما نه فضای درون را، ما اتم را شکافته ايم اما نه تعصب خود را؛

بيشتر مي نويسيم اما کمتر ياد مي گيريم، بيشتر برنامه مي ريزيم اما کمتر به انجام  مي رسانيم.

عجله کردن را آموخته ايم و نه صبر کردن، درآمدهای بالاتری داريم اما اصول اخلاقی پايين تر...


کامپيوترهای بيشتری مي سازيم تا اطلاعات بيشتری نگهداری کنيم، تا رونوشت های بيشتری توليد کنيم، اما ارتباطات کمتری داريم. ما کميت بيشتر اما کيفيت کمتری داريم.

اکنون زمان غذاهای آماده اما دير هضم است، مردان بلند قامت اما شخصيت های پست، سودهای کلان اما روابط سطحی.

فرصت بيشتر اما تفريح کمتر، تنوع غذای بيشتر اما تغذيه ناسالم تر؛ درآمد بيشتر اما طلاق هم بيشتر؛ منازل رويايی اما خانواده های از هم پاشيده.

بدين دليل است که پيشنهاد مي کنم از امروز شما هيچ چيز را برای موقعيتهای خاص نگذاريد، زيرا هر روز زندگی يک موقعيت خاص است.

در جستجوی دانش باشيد، بيشتر بخوانيد، در ايوان بنشينيد و منظره را تحسين کنيد بدون آنکه توجهی به نيازهايتان داشته باشيد.

زمان بيشتری را با خانواده و دوستانتان بگذرانيد، غذای مورد علاقه تان را بخوريد و جاهايی را که دوست داريد ببينيد.

زندگی فقط حفظ بقاء نيست، بلکه زنجيره ای ازلحظه های لذتبخش است.

از جام کريستال خود استفاده کنيد، بهترين عطرتان را برای روز مبادا نگه نداريد و هر لحظه که دوست داريد از آن استفاده کنيد.


عباراتی مانند "يکی از اين روزها" و "روزی" را از فرهنگ لغت خود خارج
کنيد. بياييد نامه ای را که قصد داشتيم "يکی از اين روزها" بنويسيم همين
امروز بنويسيم.

بياييد به خانواده و دوستانمان بگوييم که چقدر آنها را دوست داريم. هيچ
چيزی را که مي تواند به خنده و شادی شما بيفزايد به تاُخير نيندازيد...

هر روز، هر ساعت و هر دقيقه خاص است و شما نميدانيد که شايد آن آخرين لحظه باشد.

برچسب:, :: :: نگارنده : Hani

 

hazratemaryam.jpg

داستان کاریکاتورهای روزنامه دانمارکی علیه پیامبر اسلام را که فراموش نکرده اید.
همه معترضان می شکستند، می سوزاندند، پاره می کردند، فحش می دادند، تحریم می کردند، فریاد می زدند و بر سر و سینه می کوبیدند.
اما یک جانباز در تهران کاری کرد که بایدتمام قد ایستاد در مقابل این همه شعور و شرف و انسانیت ...

در آن رونق بازار" زدن و شکستن و خرد کردن و تحریم کردن " ،یک جانباز (
حسين نوری، جانباز دوران انقلاب) در تهران رفت روبروی سفارت دانمارک یک سکو گذاشت و رفت بالای آن در حاليکه هنر نقاشی و رنگ و بومش را هم با خودش برده بود.
او می توانست پرچم آتش گرفته دانمارک را نقاشی کند یا هر نقاشی لبریز از خشم و نفرت را.
اما او همه هنرش را ریخت روی بوم و زیباترین تصویر را از حضرت مریم ترسیم کرد.
او با مهربانی تمام، ظرفیت یک مسلمان را به رخ همه کشید.
او ثابت کرد اعتراض فقط در شکستن و آتش زدن نیست ...
" زیبایی" می تواند نماد یک "اعتراض" باشد.



کاش از آفتاب یاد میگرفتیم
که بی دریغ باشیم در غم ها و شادیهایمان
حتی در نان خشکمان
و کاردهایمان را جز برای قسمت کردن بیرون نکشیم . . .

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

درباره وبلاگ

در این وبلاگ حکایات و داستانهای کوتاه جالب رو میذارم و سعی کردم گاهی به موضوعاتی بپردازم که کمتر دربارش صحبت میشه یا عمدا صحبت نمیشه! به یاری خدا اگه فرصت کنم مطالب متنوعی اضافه خواهم کرد.